گروه ورزش مشرق - تاریخ درباره 25 تیرماه به عنوان یک رخداد بین المللی شاید نه یک حادثه داخلی در خاک ترکیه، قضاوت خواهد کرد، این که ماجرای "توطئه" تا چه حد از شامات و سیاه دلان تکفیری آب می خورد، این که آمریکا در این شیطنت تازه به دنبال چه بود و به چه چیزهایی رسید و نرسید. این که اردوغان در قبل و بعد از کودتای کوتاه، برای قصر عثمانی و رویای دوباره امپراطوری خود، چه خواب ها که دید و ندید و این که مردم ترکیه در خاطره تاریخ تا چه حد مطیع و فرمانبردار وجدان و اخلاق و دین خود بودند و نبودند.
این حادثه چندین و چند بعدی مشخصا در ابعاد مختلف و متفاوت با عینک های مختلف البته، تحت نقد و بررسی و تحلیل قرار می گیرد اما فرصت نگارشی پیش رو نگاهی خاص و شاید بدوا، عجیب دارد به نقش ورزش و باشگاه های فرهنگی – ورزشی در چنین رخدادهای مهم کشوری و حکومتی.
به همین بهانه بد نیست یادی کنیم از باشگاه های فرهنگی – ورزشی وطنی که البته شاید با قسمت اول لقب خود به شدت مشکل داشته و حتی با آن (فرهنگی) بیگانه هم باشند.
باشگاه های فوتبال در ترکیه مانند برخی از کشورهای اروپایی تاریخ و هویت و ریشه قابل توجهی ندارند اما به راحتی می توانند به سابقه ای معادل حداقل نیم قرن خود افتخار کنند. در واقع بیشتر این باشگاه ها در کنار انجمنها و اصناف شکل گرفته اند و از زمانی که اتحادیه کارگری و جنبش های مردمی در ترکیه دارای جرم و وجود خارجی شده اند، این باشگاه ها نیز حیات داشته و هواداران خاص خودشان را دارند.
مشخص است که باشگاه های بزرگ و مردمی ترکیه به شهرهای بزرگ و مدرن و آشنا با صنعت فوتبال دنیا مربوط می شوند اما می توان با کمی خوش بینی فرض کرد که ترکیه تقریبا برای هر شهر کوچک و بزرگ خود حداقل دو تیم مهم شناخته شده و پر هوادار در اختیار دارند. لیگ فوتبال ترکیه نیز لیگ کوچکی نیست و در ده سال گذشته فدراسیون فوتبال ترکیه با خرید ستارگان مهم فوتبال جهان به اعتبار این لیگ نیز افزوده است. علاقه شدید ترکها به آلمان در عرصه های گوناگون، باعث شده ردی از نظم و نظام فوتبال آلمان را در فوتبال ترکیه هم شاهد باشیم.
اما آیا این باشگاه های بزرگ فوتبال که عموما صفت فرهنگی را روی تابلوی خود حک نمی کنند اما وظیفه فرهنگی خود را به خوبی می دانند، در اتفاق های مهم حکومتی نقشی ایفا می کنند؟ آیا اصولا فراتر از فوتبال، ورزش می تواند نقشی در حوادث مهم یک کشور داشته باشد؟
به کودتای کوتاه و شاید نافرجام اخیر ترکیه نگاهی می اندازیم تا شاهد نقش باشگاه های بزرگ فرهنگی – ورزشی ترکیه باشیم.
هنوز دیوارها صوتی توسط جت های جنگی ارتش ترکیه شکسته نشده بود که باشگاه چایکور ریزه اسپور در توئیتر خود با انتشار تصویری از پرچم و مردم ترکیه نوشت: همه دنیا بداند، ترکیه استوار ایستاده و دشمنانش را شرمنده تاریخ خواهد کرد.
تا نیم ساعت بعد از آن، 6 هزار نظر از سوی هواداران این باشگاه زیر همان پست درج شد. در همان صفحه بود که روابط عمومی این باشگاه از مردم خواست با اتحاد مردمی همراه باشند و اجازه ندهند، مشکلی برای هویت ترکیه پیش بیاید. در این مجال نویسنده به صحت و سقم جدال حق و باطل در این فرایند نمی پردازد اما غرض اشاره به نقش باشگاه های فرهنگی – ورزشی است که تا چه حد می توانند در تزریق آرامش، وحدت ملی، تعصب ملی و نفرت از بیگانه و دشمن تاثیر داشته باشند.
باشگاه فنرباغچه ترکیه دقایقی پس از مشخص شدن روند کودتا از طریق روابط عمومی خود و ضمن هماهنگی با وزیر ورزش ترکیه، از همه هواداران فرنباغچه که البته تعدادشان کم نیست درخواست کرد در صورت امکان یا در خانه بمانند و به تشنج های خیابانی دامن نزنند و یا اگر وارد خیابان می شوند با مردم و اتحاد مردمی، همراه و هم داستان باشند و به چیزی جز ترکیه و عزت نفس مردم این کشور فکر نکنند.
مشابه همین کار سوی باشگاه های بزرگ ورزشی که تصادفا به شدت فرهنگی هم هستند، مانند ترابزون اسپور (که اشتباها ترابوزان اسپور خوانده می شود!)، گالاتاسرای، گنجلربیرلیگی، بورسا اسپور، کاسیم پاشا، آنتالیااسپور و سیو اسپور صورت گرفت و حتی روزنامه ملیت ترکیه در چاپ فوق العاده صبح خود نوشت: بلدیه اسپور شهر مانسیا یک تنه با تجمیع هواداران خود در میدان اصلی از یک درگیری شدید خیابانی جلوگیری کرد و پلیس شهری با شنیدن شعارهای ملی گرایانه مردم، دست از تهدید برداشت و حتی با آنها هم کلام شد.
باشگاه استانبول باشاک شهیر ترکیه تا صبح آن روز با استقرار نیروهای داوطلب و هواداران دو آتشه خود، از مردم و نیروهای وفادار ارتشی پذیرایی کرد و حتی برای مردمی که در خیابان ها مانده بودند و خیال بازگشتن به خانه های خود را نداشتند، آب و نان و خرما فرستاد.